وبلاگی برای باهم بودن

مقالات علمی فرهنگی هنری

وبلاگی برای باهم بودن

مقالات علمی فرهنگی هنری

فرش بزرگ


ما فرش بزرگی به جهان باز  

کشیدیم

 

 صد گونه شراب از کف اقبال چشیدیم

آن جای که ابرار نشستند نشستیموان راه که احرار گزیدند گزیدیم
گوش خود و گوش همه آراسته کردیماز بس سخن خوب که گفتیم و شنیدیم
از روی سخا حاصل ده ملک بدادیمبا اسب شرف منزل نه چرخ بریدیم
ناگاه به زد مقرعه‌ی مرگ زمانهما نای روان رو سوی عقبی بدمیدیم
دیدیم که در عهده‌ی صد گونه وبالیمخود را به یکی جان ز همه باز خریدیم
پس جمله بدانید که در عالم پاداشآنها که درین راه بدادیم بدیدیم
دادند مجازات به بندی که گشادیمکردند مکافات به رنجی که کشیدیم
ما را همه مقصود به بخشایش حق بودالمنةالله که به مقصود رسیدیم
گر تو به دو گانه‌ای ز ما پیشیما از تو به فضل و مردمی پیشیم
گر زر نبود ز خدمتت ما رااز سبلت تو به جو نیندیشیم
ای علایی ببین و نیک ببینکه زمانه ستمگریست عظیم
گه ز چوبی کند دمنده شنکجگه ز گوساله‌ای خدای کریم
هر کرا فضل نیست نیم پشیزبه شتر وار ساو دارد و سیم
وانکه چون تیغ جان ربای از فضلموی را چون قلم کند به دو نیم
به خدای ار خرانش بگذارندبی دو دانگ سیه بر آخور تیم
اینهمه قصه و حکایت چیستوینهمه عشوه و تغلب و بیم
به بهشت خدای نگذارندبی زر و سیم طاعتی ز رحیم
شاعرانی که پیش ازین بودندهمه والا بدند و راد و حکیم
باز در روزگار دولت ماهمه مابون شدند و دون و لیم
به دو شعر رکیک ناموزونکه بخوانند ز گفتهای قدیم
کون فراخی حکیم و خواجه شودچکند رنج بردن تعلیم
لاجرم حرمتی پدید آیدشاعران را به گرد هفت اقلیم
که به پنجاه مدحشان ممدوحندهد در دو سال نانی نیم
گفت حکیمی که مفرح بودآب و می و لحن و خوش و بوستان
هست ولیکن نبود نزد عقلهیچ مفرح چو رخ دوستان
چند گویی که زحمتت کردمتا نگردی ز من گران گران
به سر تو که دوستر دارمزحمت تو ز رحمت دگران
منم آن مفلسی که کیسه‌ی منندهد شادیی به طراران
سیم در دست من نگیرد جایچون خرد در دماغ می خواران
مستی از صحبتم بپرهیزدهمچو خواب از دو چشم بیماران
من چنین آزمند نومیدماز تو ای قبله‌ی نکوکاران
کافتاب امید را به فلکیخشکسال نیاز را به باران
ای به عین حقیقت اندر عینباز کرده ز بهر دیدن عین
پیش عین تو عین دوست عیانتو رسیده به عین و گویی این
چون تو آید ز عین تو همه توایستاده چو سد ذوالقرنین
تا تو گویی تو آن نه تو تو توییآن تو از تو دروغ باشد و مین
کی مسلم بود ترا توحیدچون که اثبات می کنی اثنین
بیش تو زان میان به باطل و حقچند گویی تفاوت ما بین
در یکی حال مستحیل بوداجتماع وجود مختلفین
اول از پیش خویش نه قدمیتا جدا گردد اصل مال از دین
نظر از غیر منقطع کن زانکشاهد غیر در دل آور عین
چند گویی ز حال غیر که قالقال بی‌حال عار باشد و شین
چون سنایی ز خود نه منقطعیکه حکایت کنی ز حال حسین
چنگری ای پارسا در عاشق مسکین به کینتا ز بد فعلی چه داری بر مسلمانان یقین
من گنه کارم تو طاعت کن چه جویی جرم منزان که من گویم بتر از من نیاید بر زمین
باز خواهد دست شاه و شیر جوید بیشه رابوم را ویرانه سازد همچو سگ را پارگین
آنکه نشنیدست عدل عمر عبدالعزیزلاجرم حجاج را خواند امیرالمومنین
مصطفا را یار بوبکرست اندر غار و بسبولهب را باز بوجهلست یار و همنشین
«الخبیثات» و «خبیثین» گفت ایزد در نبیتا بپرهیزند اهل «طیبات» و «طیبین»
عاجز آمد از مشیت زلت و عصیان تودفترت در دوده می‌مالد کرام‌الکاتبین
کس ز صوف و فوطه بی‌طاعت نیابد پایگاهکی بجایی می‌رسد مردم ز ریش و پوستین
گوی برد از جمله مردم فوطه باف و نیل گرعالمی را موی تابی گرددت زیر نگین
روی بنماید عروس دین ترا گر هیچ توبا قناعت چون سنایی غزنوی گردی قرین
ای به دعوی بر شده بر آسمان هفتمینوز ره معنی بمانده تا به حلق اندر زمین
آنکه را همت ز اجزای زمین بر نگذردچون سخن گوید ز کل آسمان هفتمین
چند از این دعوی درویشی و لاف عاشقیناچشیده شربت آن نازموده درد این
با هوای جسم رفتن در ره روحانیاندر لباس دیو جستن رتبت روح‌الامین
سر قلاشی ندانی راه قلاشان مرودیده‌ی بینا نداری راه درویشان مبین
کم سگال ار نیستی عاشق کزان در آز تنمانده معنی را بجای و کرده صورت را گزین
ای برادر قصد ضحاک جفا پیشه مکنتا نبینی خویشتن همبر به پور آبتین
جنت باقی کجا یابی و راه بی‌هوانتا تو باشی در هوای جوی شیر و انگبین
باز ماندن بهتر آمد در سعیر سفلی آنکجنت اعلا نخواهد جز برای حور عین
تا نگردی فانی از اوصاف این فانی صفتبی نیازی را نبینی در بهشت راستین
پایت اندر طین دل بر نار باشد تا ترادیو نخوت گفت خواهد نار به باشد ز طین
در طریق دین قدم پیوسته بوذر وار زنور زنی لافی ز شرع احمد مختار زن
اندر ایمان همچو شهباز خشین مردانه باشبر عدوی دین همیشه تیغ حیدروار زن
گرد گلزار فنا تا چند گردی زابلهیدر سرای باقی آی و خیمه در گلزار زن
لشکر کفرست و حرص و شهوت اندر تن تراناگهان امشب یکی بر لشکر کفار زن
حلقه‌ی درگاه ربانی سحرگاهان بگیر

 

آتشی از نور دل در عالم غدار زن

عالم فانی چو طراریست دایم سخره گیرگر تو مردی یک لگد بر فرق این طرار زن
بلبلی دایم همه گفتار داری گرد گلباز شو یک چند لختی دست در کردار زن
جز برای دین نفس هرگز مزن تا زنده‌ایچون سنایی پای همت بر سر سیار زن
ای به خواب غفلت اندر هان و هان بیدار شودر ره معنی قدم مردانه و هشیار زن
پای بلقاسم ز پای بلحکم بشناس نیکنیستی ایوب فرمان از دم کرمان مکن
تیغ شرع از تارک بدخواه دین داری دریغشرط مردان این نباشد ای برادر آن مکن
عزم داری تا که خود بزغاله را بریان کنیپس چو ابراهیم رو فرزند را قربان مکن
این ترا معلوم گردد لیکن اکنون وقت نیستکیست هر کو گر تواند گفت این کن آن مکن
هر کجا مردی بد اکنون همچو تو تردامنندچند گویی مرد هستم یاد نامردان مکن
اهل را در کوی معنی همچو مردان دستگیریار نااهلان مباش و یاد نا اهلان مکن
ناقد نقدی ولیکن نقد را آماده کنکم بضاعت تاجری تو قصد در عمان مکن
خواجه را این آیت اندر سمع کمتر می‌شودبشنو این آیت که کل من علیها فان مکن
زهره‌ی مردان نداری خدمت سلطان مکنپنجه‌ی شیران نداری عزم این میدان مکن
فرش شاهان گر ندیدی گستریده شاهوارخویشتن چنبر مساز و نقش شادروان مکن
خانه را گر کدخدایی می‌ندانی کرد هیچپادشاهی زمین و ملکت یزدان مکن
در خراباتی ندانی رطل مالامال خوردچهره‌ی زرد ار نداری دعوی ایمان مکن
صدق بوذر چون نداری چون سنایی بی‌نیازصحبت سلمان مجوی و دعوی ماهان مکن
ای برادر خویش را زین جمع خودبینان مکنکار دشوارست تو بر خویشتن آسان مکن
صحبت هر ناکسی مگزین و رنج دل مبینروی بر ایشان مدار و پشت بر ایشان مکن
عقل سلطانست و فرمانش روان بر جان و دلرو چو مردان روز و شب جز خدمت سلطان مکن
مرد باش و گرم رو در راه مردان روز و شبتیغ گیر و زخم زن دین از زبان ویران مکن
گر زلیخا نیستی در آسیای مهر آسبیهده چندین حدیث یوسف کنعان مکن
چند بر موسی حدیث طور و اخبار کلیمبدعت فرعون مدار و طاعت سلمان مکن
هفت چرخ و چار طبع و پنج حس محرم نیندروی جز در حق مدار و حکم جز قرآن مکن
دعوی دین می‌کنی با نفس دمسازی مکنسینه‌ی گنجشک جویی دعوی بازی مکن
مکر مرد مرغزی از غول نشناسی بروهمنشین طراریان گر بز رازی مکن
ای ز کشی ناپذیرفته سیه رویان کفربا نکورویان دین پاک طنازی مکن
ور همی خواهی کنی بازی تو با حوران خلدپس درین بازار دنیا بوزنه بازی مکن
دست دف زن گرز رستم کی تواند کار بستاز رکوی مشغله دعوی بزازی مکن
بادیه نارفته و نادیده روی کافرانخویشتن را نام گه حاجی و گه غازی مکن
ای سنایی چون غلام رنگ و بویند این همهبرگذر زین گفتگوی و بیش غمازی مکن
یک روز بپرسید منوچهر ز سالارکاندر همه عالم چه به ای سام نریمان
او داد جوابش که در این عالم فانیگفتار حکیمان به و کردار ندیمان
روزگاریست که کان گهرنداندرین وقت همه بی‌سنگان
بی‌بنان گشته همه بیدارانبیسران مانده همه سرهنگان
همه خردان بزرگ‌اندیشانهمه پستان دراز آهنگان
همه بیدستان در وقت دهشباز گاه ستدن با چنگان
از چنین مردم نیکو سیرتگوی بردند همه با رنگان
آنکه یک ماجره دارد در شیربیم از آن نیست به خانه لنگان
کودکان با خر و با اسب شدندما پیاده همه لنگان لنگان
فاخره دارد شیرینی و بستیز بر سبلت سبز آرنگان
هر کرا نیست سر موزه فراخچون من و تو بود از دلتنگان
هر که با شرم و حفاظست کنونهست در خدمتشان چون گنگان
از سر همت و پاک اصلی خویشننگ می‌دارم از این بی‌ننگان
در خشو گادن اگر اقبالستدر ره و مذهب با فرهنگان
کار بس یوسف در گر داردتیز در ریش سحاق سنگان
خواهد که شاعران جهان بی صله همیباشند پیش خوانش دایم مدیح خوان
الحق بزرگوار خردمند مهتریستکورا کسی مدیح برد خاصه رایگان
مدحش چرا کنم که بیالایدم خردهجوش چرا کنم که بفرسایدم زبان
باشد دروغ مدح در آن خر فراخ کونباشد دریغ هجو از آن خام قلتبان
چو شعر حکیمانه گفتم تراتو جود کریمانه با من بکن
ازیرا که بر ما پس مرگ مانماند همی جز سخا و سخن
هر که چون کاغذ و قلم باشددو زبان و دو روی گاه سخن
همچو کاغذ سیاه کن رویشچون قلم گردنش به تیغ بزن

 

 

 

 

 

شب امتحان

 

معمولاً یکی دو هفته پیش از امتحان، دانشجویان، کلاس و کار را تعطیل می کنند تا به مطالعه بیشتر جزوه ها، یادداشت ها و کتاب هایی بپردازند که در طول چند ماه روی هم انباشته اند. این رسمی است که در همه جا وجود دارد و در روزهای امتحان و یک هفته پیش از آن (که مجموعاً نزدیک به یک ماه طول می کشد) تسهیلاتی مانند بیشتر باز نمودن کتابخانه ها، سالن های مطالعه و پارک ها، برای امتحان دهندگان فراهم می گردد و حتی دید و بازدیدها و روال زندگی روزمره خانواده ها نیز تحت الشعاع «روزهای امتحان» قرار می گیرد.  

با رواج روش «واحدی» و تقسیم سال تحصیلی به دو نیمه سال (دو ترم)، ناگزیر دوره یک ماهه امتحانات، برای هر ترم به وجود آمد و برای هماهنگی با تقویم دانشگاهی (یعنی هفته جلسه کلاس)، طبق برنامه باید تا روز پیش از امتحان، کلاس ها باز باشد.

این فشردگی درس ها و کلاس ها و عوامل دیگر، کم کم مطالعه و درس خواندن در طول ترم را از بین برد؛ مثل این که باید کلاس ها تعطیل شود تا دانشجویان جزوه و کتاب را باز کنند. 

به ندرت اتفاق می افتد که دانشجو شب که به خانه می رود، درس همان روز را مطالعه و خلاصه یادداشت هایش را تنظیم کند؛ مگر تعداد کمی از دانشجویان.

سالن مطالعه و کتابخانه دانشکده ها فقط در روزهای امتحان و یکی دو هفته پیش از آن، مراجعه کننده دارد. زمانی که دانشجو برای یاد گرفتن یک درس صرف می کند، گاهی بیش از یک شب نیست و اگر برنامه امتحانات طوری تنظیم شود که بین درس ها دو یا سه روز فاصله باشد، در این صورت برای یادگرفتن هم دو یا سه روز فرصت خواهد بود. تجربه نشان داده که سطح نمرات ورقه هایی که امتحانش با فاصله انجام گرفته، به مراتب بیشتر از سطح نمره ورقه هایی است که امتحانش در روزهای پیاپی انجام می گیرد و به عبارت دیگر، نوسان نمره ها بستگی به فرصت های «شب امتحان» دارد؛ نه به مقدار مطالعه در طول ترم تحصیلی. 

 

 دوپینگ شب امتحان: 

 اخیرا” مصرف داروهای روان گردان نظیر ریتالین و ترامادول در بین دانشجویان به خصوص در ایام امتحانات افزایش زیادی پیدا کرده است.البته  یکی دو سال پیش دانشجوها از چند فنجان قهوه یا چای غلیظ برای بیدار نگه داشتن خودشان استفاده می کردند ولی متاسفانه عدم آگاهی به مضرات استفاده مداوم از این مواد و از طرفی دسترسی آسان،مصرف این مواد را بالا برده است. 

 آثار مصرف ریتالین:
از آنجا که ریتالین دارویی است که توسط پزشکان تجویز می شود, مصرف کنندگان تصور می کنند این قرص ها بی خطرند و آن " بد نامی " مواد مخدر را ندارند. در حالی که عوارض مصرف خودسرانه این قرص ها می تواند در حد مواد دیگر نظیر کوکایین و آمفتامین باشد. پزشکان و روانپزشکان با صراحت اعلام می‌کنند ترک کردن داروهای محرک آمفتامینی نظیر ریتالین و اکستازی، بسیار سخت‌تر و پیچیده‌تر از کراک، هرویین و سایر مواد مخدر است. استفاده محدود و کنترل شده ریتالین باعث عادت کردن بدن مصرف کننده به دوزهای پایین و در نتیجه ایجاد علاقه فرد به استفاده از دوزهای بالاتر و حتی مصرف داروهای سنگین‌تر و خطرناک‌تر می‌شود.
 شایع ترین عوارض مصرف خود سرانه قرص های ریتالین عبارتند از:• عصبی شدن و بی خوابی
• حالت تهوع و استفراغ
• احساس سرگیجه و سردرد
• تغییرات ضربان قلب و فشار خون (که معمولا به صورت افزایش است ولی در مواردی نیز به شکل کاهش دیده می شود)
• خارش و جوش های پوست
• دردهای شکمی, کاهش وزن و مشکلات معده
• مصرف دایمی و اعتیاد(وابستگی)
• بروز حالت های روان پریشی (جنون) و علایم وابستگی به ریتالین
• بروز افسردگی پس از قطع مصرف
عوارض مصرف مقادیر زیاد ریتالین:• از دست دادن اشتها و سوء تغذیه
• لرزش و پرش عضلات
• تب,تشنج و سردرد
• نامنظم شدن ضربان قلب و تنفس که در مواردی می تواند به شکل خطرناکی ادامه پیدا کند
• تکرار حرکات و اعمال بی هدف
• بروز حالت های پارانویید(سوء ظن), توهم و هذیان
• احساس حرکت و جنبش حشرات در زیر پوست
• مرگ  

 

ترامادول : دارویی ضد درد که امروزه بی رویه مصرف می شود:  

داروی ترامادول جز داروهای OTC( بدون نیاز به نسخه ) ایران نیست با این حال به دلیل خاصیت نشاط آوری این دارو , آمار مصرف آن در بین جوانان ایرانی رو به افزایش است .
بدلیل افزایش مصرف این دارو در ایران , ذکر نکاتی علمی برای روشن نمودن عوارض مصرف آن ضروری است: 

 

استرس‌های شب امتحان‌:خودش را در اتاقش حبس می‌کند و مشغول درس خواندن می‌شود. به کوچک‌ترین مزاحمت اعتراض می‌کند با صدای بلند درس می‌خواند، در اتاق راه می‌رود یا دراز می‌کشد. به‌درخواست‌های اطرافیان توجه نمی‌کند یا در مقابل خواسته‌ها با اعتراض می‌گوید که درس دارد. کم غذا می‌شود. اینها نشانه‌های درسخوان بودن نیست، بلکه همگی نشانه‌های اضطراب پیش از امتحان است.
همه ما پیش از امتحان، درجاتی از نگرانی یا تنش را تجربه می‌کنیم. میزان کم این اضطراب و نگرانی می‌تواند ما را بر ‌انگیزاند و به ما کمک کند. ولی نگرانی بیش از حد می‌تواند مشکل ایجاد کند مخصوصا اگر در جریان آماده سازی و انجام امتحان‌ها مزاحمت ایجاد کند.اما برای مقابله با اضطراب در این مواقع هم راهکارهایی وجود دارد. اولین قدم این است که مشخص کنیم اضطراب براثر عدم آمادگی است یا بر عکس کاملا آماده‌ هستید. اگر آمادگی کافی ندارید، حق با شماست باید مضطرب باشید، اما اگر با وجود آمادگی هنوز وحشت زده  یا حساس هستید، واکنش شما منطقی نیست. 

با تغییردادن دیدگاه‌ها درباره امتحان،  ‌می‌توان از مطالعه کردن لذت برد و کارایی را نیز بالا برد. برای این موضوع باید سعی شود تا زیاد از حد به نمره اهمیت داده نشود. نمره نه بازتابی از ارزش فردی است، اما می‌تواند موفقیت در آینده را پیش‌بینی یا تضمین کند. برای تغییر دیدگاه باید این باور به وجود آید که امتحان تنها یک امتحان است و چیزهای دیگر هم در زندگی وجود دارد. 

 

چند نکته برای کاهش اضطراب‌: 

1) شب قبل از امتحان اندازه کافی استراحت کنید. وقتی بسیار خسته‌اید کار آمدی خود را از دست می‌دهید.   

2)وقتی احساس می‌کنید به قدر کافی برای امتحان آماده‌اید، دست به فعالیتی آرامش بخش بزنید.    

3) صبح روز امتحان غذای ساده صرف کنید.  

4) قبل از شروع امتحان از همدیگر سوال نکنید.  

5) سعی کنید زود در محل امتحان حاضر شوید، این عمل به آرامش شما کمک می‌کند.  

6) از نوشیدن قهوه یا چای غلیظ پرهیز کنید. حتی کسانی که قهوه را خوب تحمل می‌کنند؛ اگر روز امتحان در مصرف آن زیاده‌روی کنند ممکن است احساس سبکی سر،‌ دلهره و دلشوره کنند.  

7) اگر انتظار شروع امتحان موجب اضطراب شما می‌شود با خواندن مجله یا روزنامه‌ای توجه خود را از امتحان منحرف کنید.  

8) ابتدا به سوالات آسانتر پاسخ دهید و سپس سوالات دیگر را بخوانید و پاسخ دهید.  

9) اگر در حین مطالعه حواستان پرت می‌شود و اضطراب دارید، چند دقیقه به خود استراحت دهید. 

 

امید است که شما دانشجویان عزیز با موفیت امتحانات ترمتان را به پایان برسانید . 

موفقیت شما آرزوی قلبی ماست

عوارض جانبی

-        ترامادول ممکن است نشانه های شبیه مورفین ( سرگیجه , خواب ‌آلودگی , یبوست , تعریق , خارش ) ایجاد می کند اما احتمال بروز دپریسیون تنفسی نسبت به مورفین کمتر می باشد و در صورت تزریق احتمال دپرسیون تنفسی بالا می رود ).

-        بروز واکنشهای حساسیتی از قبیل : ضعف تنفسی , انسداد ریوی , تورم لب ها , تورم زبان وصورت و کهیر

-        مصرف بیش از حد این دارو عوارضی از قبیل : تنگی نفس , ضعف تنفسی , تنفس سطحی ,افزایش ضربان قلب و تشنج

-        حملات ناگهانی ( حملات شبیه صرع و تشنج ) از عوارض نادر این دارو می باشد که در اثر مصرف زیاد این دارو یا مصرف دارو در بیماران صرعی یا بیمارانی که دچار آسیب مغزی شده اند با بیمارانی که مشکلات کبدی کلیوی ( دفع دارو دچار اختلال گشته و افزایش مقدار دارو در خون ) و یا معتادان به الکل ایجاد می گردد .

صبحانه

از آنجایی که فاصله بین شام تاصبحانه بین ۱۰ تا ۱۲ ساعت متغیر است، بنابراین صبحانه برای کودکان مخصوصاً دانش آموزان بسیار مهم است. طفره رفتن از خوردن صبحانه، مخصوصاً به دلیل اضطراب ناشی از امتحان، یکی از مشکلات والدین است اما با تهیه صبحانه ای اشتها برانگیز موفق خواهید شد.  

مواد غذایی که می توانید با آنها صبحانه ای کامل و اشتها آور فراهم کنید، شامل:


نان روغنی: یکی از نان های خوشمزه و انرژی زا است. خوردن مقدار کمی از آن، حداقل تا ۴۰ دقیقه، انرژی مورد نیاز بدن را کاملاً تامین می کند. بنابراین چند تکه نان روغنی به همراه پنیر و گردو، صبحانه ای مقوی و مفید است.

-یک لیوان شیر( بهتر است گرم باشد، که البته معمولاً بچه ها آن را دوست ندارند!) به همراه دو قاشق عسل یا چند حلقه موز.

سیب و جوانه گندم :به تنهایی صبحانه کاملی هستندولی برای جلوگیری از ایجاد حالت تهوع، بهتر است چند تکه نان و پنیر و گردو نیز مصرف شود.

-یک کاسه عدسی( لوبیا توصیه نمی شود) به همراه کمی کره در آن، صبحانه مفیدی است. 

-سرشیر یا خامه یا عسل به همراه کمی چای یا یک لیوان شیر.

نان و پنیر به همراه خیار یاگجه فرنگی و یک استکان چای شیرین، صبحانه ای مفید و انرژی زاست.

تخم مرغ، منبع کاملی از پروتئین و سایر مواد مورد نیاز بدن است و به هر شکل که مصرف شود( آب پز، نیمرو، ) مفید است و تا مدتی طولانی کودکان را سیر نگه می دارد.

توجه:از خوردن غذاهای پرحجم به عنوان صبحانه، مثل قورمه سبزی یا قیمه باقیمانده از شب قبل،  و… بپرهیزید. این غذاها، حجم معده را افزایش داده و احساس سنگینی و خواب آلودگی ایجاد می کنند و در روزهای امتحان اصلا توصیه نمی شوند.

به طور کلی صبحانه ای مفید و مغذی است که در عین کم حجم بودن، غنی بوده و حداقل ۲ تا ۳ ساعت کودک را سیر نگه دارد و مهم تر این که انرژی موردنیاز او را تأمین کند.

خوردن صبحانه را فراموش نکنید. معده خالی اجازه تفکر در جلسه امتحان را از انسان می گیرد. 

 

دختری از کوچه باغی می گذشت

دختری از کوچه باغی میگذشت

یک پسر در راه ناگه سبز گشت  

در پی اش افتاد و گفتا او سلام

بعد از ان دیگر نگفت او یک کلام

دختر اما ناگهان و بی درنگ

سوی او برگشت مانند پلنگ

گفت با او بچه پروی خفن

می دهی زحمت به بانوی چو من؟

من که نامم هست آزیتای صدر

من که زیبایم مثال ماه بدر 

 

من که در نبش خیابان بهار

مبکنم در شرکت رایانه کار

دحتری چون من که خیلی خانمه

بیست و شش ساله _مجرد_دیپلمه 


دختری که خانه اش در شهرک است 


کوی پنجم_نبش کوچه_نمره شصت 


در چه مورد با تو گردد هم کلام

با تو من حرفی ندارم والسلام

                                                                                            

 

 

                                                                    

 

 

 

 

 

 

فقط بخند

اگه یه روز دیدی همه جا سفید شده ,
احساس خفگی می کنی ,
صدایی نمی شنوی
نگران نشو , زنده ای
فقط سرت توی توالت فرنگی گیر کرده 

  

 

اگر کردی مرا روزی فراموش
سرت را می کنم در دیگ آبگوشت 

 

 

 

همه شب فکرم این است و همه شب سخنم !
گر روم دیر به منزل ، چه بگویم به زنم !!! 

  

 

 

 شب به یاد تو از خواب بیدار می شم، به در و دیوار می خورم، و با هزار دردسر به تو می رسم.
ای توالت 

 

 

 

 توی دنیا عاشقا چه بی کسن/ عاشقا عاقبتش خار و خسن/ اینارو گفتم برات تا بدونی/ عاشقی خیلی خطرناکه حسن!!!