گنبد سرخ مراغه نام یک بنا به ساخت سال ۵۴۲ هجری قمری در دوره سلجوقی است. سبک معماری این بنا به شیوه رازی است.
گنبد سرخ یکی از قدیمیترین بنای دورهٔ اسلامی در استانداری آذربایجان شرقی میباشد که در قسمت جنوب غربی شهر مراغه قرار گرفتهاست. نام بانی بنا و تاریخ احداث آنرا میتوان از کتیبهٔ جبههٔ شمالی و نام سازندهٔ آن را از کتیبهٔ غربی ملاحظه نمود.
آنچه از این کتیبهها برداشت میگردد این است که بنای گنبد سرخ در سال ۵۴۲ هجری بهدستور «عبدالعزیز بن محمود بن سعد یدیم» رییس آذربایجان در دورهٔ سلجوقیان و به وسیلهٔ «بنیبکر محمد بن بندان بن محسن معمار» ساخته شدهاست.
با شروع ساخت این بنا دورهٔ رازی در معماری ایران به پایان رسیده و این بنا نقطهٔ عطف و شروع معماری آذری میباشد که تلفیق آجر و کاشی و استفاده از کاشی در تزیین بناهای تاریخی در ایران از مشخصههای این دورهاست.
گنبدسرخ بنایی مربعی شکل است متشکل ازسردابه واتاق اصلی که روی سکوی سنگی قراردارد.
این گنبد ۴ ضلعی بوده و کتیبهٔ ضلع شمالی نشانگر اسم و القاب بانی گنبدو تاریخ احداث بنا میباشد و کتیبهٔ ضلع شرقی و جنوبی آن آیات قرآنی و ضلع غربی آن حاکی از نام سازندهٔ بنا است.
گنبد بنا دوپوش است. پوشش داخلی به صورت عرقچین و پوشش خارجی آن که به طور کامل فرو ریخته؛ به فرم هرمی بوده است.
کف اتاقها از قطعات سنگ تراشیده مفروش است و دیوارهای داخلی بنا با گچ اندود شده.
مقبره اصلی در درون دخمه قرار داشته و اتاق فوقانی، مسجد کوچکی بوده که پخش نذورات و قرائت قرآن در آن صورت میگرفته است.
سنگفرش شبستان اصلی هنوز وجود دارد که پوششی است مرکب از سنگهای مستطیلی.
داخل بنا با اندودی از گچ پوشیده شده و بر آن هیچ اثری از نقاشی و یا گچبری دیده نمیشود. آرایش این قسمت منحصر است به طاقنماهای دوقلو با ستونهای کوچک مشابه طاقنماهایی که سه ضلع از اضلاع خارجی بنا را آذین کرده است.
داخل بنا کاملاً خالی است و میت در سرداب دفن شده و سنگ قبر در همین سرداب بوده است و شبستان فوقانی محل تجمع و برگزاری مراسم نماز بوده است.
کارشناسان میراث فرهنگی معتقدند این بنا قبل از رصدخانه مراغه برای تعیین ماههای سال و ساعات روز، کاربرد داشته و سوراخهای ایجاد شده بر ضلعهای این بنا نشانگر این امر است.
گنبد سرخ در سال ۱۳۱۰ با شماره 134در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست.
اتحاف اولسون بوتون تورکلره ومراغه لی لره
۱)مردمان موفق امروز کودکان جسور دیروزند.
۲)اتلاف وقت خودکشی واقعی است.
۳)شادی وامید روان آدمی رامی پرورد اگرچه تن رنجوروزخمی باشد.
۴)مردانگی تنها به مرد بودن نیست به همت وگذشت است.
۵)بشریت به ظاهرنیست به باطن است.
۶)دشواری به هدف ما ارزش می بخشد دشواری بیشتر ارزش فزونتر
۷)زیادکارکردن مهم نیست درست کارکردن مهم است.
۸)پروردگارا از توسپاسگزارم که سیاه را برمن آسان نمودی تا آرزومند سپید باشم.
۹)کسی که دارای عزمی راسخ است جهان را مطابق میل خود تغییر می دهد.
فراموشی چیست؟AMNESIA
آشنایی باعارضه فراموشی:
به موجب ضعف حافظه به دلیل آسیب ،شوک،یابیماری واختلالات روانی دیگر پدید می آید.البته بیشتر شبیه یک عامل هشدار دهنده است تایک بیماری .برای درمان آن نیزبایددلایل ابتدایی پدیدآمدن آن راازمیان برداشت.
هیچ گونه راه معالجه منحصربه فردی برای بازگرداندن حافظه بیمارانی که دچارآسیب مغزی شده اندوجودندارد.
همه مادرزندگی روزمره خودمواردی راسراغ داریم که نتوانسته باشیم مطلب،اسم فرد یا مکان خاص ویا اطلاعات دیگررایادآوری کنیم.شاید بسیارپیش آمده باشد که مدتهابه دنبال دسته کلیدویاوسایل شخصی دیگرخودگشته باشیم وخیلی موارددیگر. همه اینها،موارد جزئی ازاختلال درعملکردحافظه رانشان می دهدکه تحت تأثیرعلل وعوامل مختلف ممکن است به وجودبیاید.
این عوامل هرچه باشد،آنچه که برای ماپیش آمده این است که نتوانسته ایم به اطلاعاتی که مطمئن ازدانستن آنهاهستیم ،دست پیداکنیم به عبارتی حافظه نتوانسته به اطلاعاتی که قبلاً ذخیره کرده ایم،دسترسی پیداکند پدیده ای که همه آن رابا عنوان فراموشی می شناسیم ،دربسیاری موارد هم نتایج ناگواری به بارمی آورد ؛
مثل کم شدن نمره امتحانی.
فراموشی به عنوان یک اختلال:
فراموشی های مربوط به مسائل جزئی زندگی روزمره هرازچند برای تمام افراداتّفاق می افتد وجای هیچ گونه نگرانی ندارد،امادربرخی افرادشدت فراموشی طوری است که نمی توان آن راحالت طبیعی تلقی کردافرادافسرده ومضطرب معمولاًبادرجات شدید تری ازفراموشی مواجه هستند واغلب بیش ازدیگران درمسائل روزمره زندگی دچار فراموشی می شوند.ازناراحتیهای اساسی آنها که نزد روانپزشک یاروانشناس ازآن گله می کنند ،مشکل حافظه شان است که مشکلات زیادی برای آنها ایجاد می کند.
ارتباط بین سن وفراموشی:
ارتباط مستقیمی وجودنداردامابه هرحال باگذشت زمان توانایی مغزدریادگیری ویادآوری به طورنسبی کمترازدوران کودکی وجوانی می شودامامغزبا استفاده ازتوانایی های دیگراین مشکل راتاحدودی حل می کند. برخی بیماریهادردوران سالمندی ظاهرمی شودکه نقصان شناخت وحافظه هم جزءنشانه های آنان است.انواع یادزدودگی هاازاین جمله هستند.دراین بیماری ازبین رفتن تدریجی سلولهای مغزی سبب فراموشی می شود.فراموشی درابتدا اندک است ولی به تدریج گسترش می یابدوپس ازچندسال فردحتی نام خودرابه یادنمی آوردوحتی اگرخودرا درآینه ببیند،نمی شناسد . انواع فراموشی:
الف) فراموشی تدریجی: به گونه ای است که وقایع جدیدی که برای فرد درزندگی می افتد ،به حافظه بلندمدت انتقال نمی یابد.
ب)فراموشی معکوس: به این شکل است که فرددربه یادآوردن وقایعی که درگذشته برایش اتفاق افتاده است با مشکلاتی مواجه می شودوبه خوبی نمی تواند وقایع وتجربیاتی راکه درگذشته کسب کرده است به یادآورد.
پ)فراموشی تجزیه کننده : فرد دراین حالت اطلاعات مهم وسری فردی مربوط به خودش را آشکار می سازدکه معمولاًبسته به شرایط پراسترس وآسیب زاایجادخواهدشد.
ت)فراموشی ابتدایی: زمانی است که فردنتواندبه درستی وقایعی که درابتدای دوران کودکی برایش رخ داده است رابه یادآورد.تصوربرآن است که این نوع فراموشی درارتباط مستقیم بایادگیری زبان درکودکی است.
ث)فراموشی روانی کرساکوف:به نوعی ازفراموشی وضعف حافظه اطلاق می شودکه دراثرمصرف مشروبات الکلی درفردایجادمی شودممکن است درحافظه آنی فردمشکل ایجادنشود،امااودر به یادآوردن وقایع ساده،چهره ها والگوهای پیچیده بامشکل مواجه خواهدشد.
ج)فراموشی جِراحی:
به ازبین رفتن هشیاری و ورودبه حالت کما اطلاق می شودکه در اثرضایعات مغزی اتفّاق می افتدکه معمولاًبه دنبال یک سانحه مثل تصادف دیده می شوددراین حالت فردممکن است بخشی ازاطلاعات مربوط به زندگی خودرا فراموش کنداین نوع فراموشی ممکن است فراموشی پیش گستریاپس گسترباشد.
چ)فراموشی روانزاد:
دراین نوع فراموشی که بسیارهم نادراست هیچ علّت جسمی خاص وجود ندارد ولی فردبا فراموشی گسترده ای مواجه است به طوری که ممکن است فردتمام اطلاعات مربوط به بخشی اززندگی خودرا فراموش کند این نوع ازفراموشی معمولاًدلایل روان شناختی دارد گاه یک هیجان شدید،یک شوک عصبی و...دلیل این نوع فراموشی می تواندباشد.
نوع دیگری ازفراموشی تحت عنوان آلزایمرشناخته می شودکه معمولاً درسنین بالااتّفاق می افتدوعلل ژنتیکی برای آن شناخته شده است.
علائم : فردمشکلاتی رادریادگیری اطلاعات جدیدوبه خاطرآوردن وقایع گذشته پیدامی کند علاوه بر این از جمله علائم رایج این اختلال می توان به سردرد،شوک افسردگی،تب،دردهای مزمن وخستگی اشاره کرد.
آشنایی با بیماری آلزایمر:
آلزایمر یک بیماری مغزی غیرقابل برگشت می باشد که باعث کاهش پیشرونده عملکرد مغزی میگردد و معمولاً در افراد مسن دیده می شود. در این بیماری، حافظه و سایر عملکردهای هوشی به تدریج از دست می روند. تحقیقات نشان داده اند که بیماری آلزایمر ممکن است هم بر اثر کمبود یک ماده شیمیایی در مغز و هم بر اثر یک اختلال ژنی ایجاد شود علائم اولیه بیماری آلزایمر مثل فراموشی و از دست دادن تمرکز حواس بصورت خفیفی خود را نشان می دهند، اما به تدریج وضعیت فرد مبتلا بدتر شده و درنهایت توانایی استدلال، تعقل وارتباط با دیگران راازدست می دهد. دوره بیماری آلزایمر در افراد مختلف متفاوت است. اما به طورمیانگین بعد ازتشخیص بیماری دریک فرد او معمولاً8 تا10 سال می تواند زندگی کند.
علائم و نشانه های آلزایمر:
علایم و مشکلاتی که در بیماری آلزایمر پدید می آیند را می توان به سه گروه طبقه بندی نمود:
1)اختلالات شناختی (ازدست دادن عملکرد مغزی درارتباط با حافظه و یادگیری)
2)مشکلات رفتاری و روانی که براثر زوال عقل ایجاد میگردد (شامل افسردگی، توهم، هذیان، بی قراری، تهاجمی شدن)
3)مشکلاتی که در انجام فعالیتهای روزمره ایجاد می شود (شامل اختلال در غذا خوردن ، لباس پوشیدن، حمام کردن، خرید کردن)
ده علامت هشدار دهنده در آلزایمر
همچنان که سن ما افزایش می یابد بعضی تغییرات در حافظه پدید می آید که طبیعی هستند اما در بیماری آلزایمر این تغییرات متفاوت بوده و با آن چه که بطور طبیعی در افراد مسن سالم ایجاد می شود فرق دارد. انجمن بین المللی آلزایمر جهت اطلاع عموم افراد، ده علامت هشدار دهنده ای که در اوایل بیماری آلزایمر دیده می شود را به شرح ذیل مطرح نموده است:
1)از دست دادن حافظه: یکی از شایعترین علایم اولیه بیماری آلزایمر فراموش کردن چیزهایی است که فرد به تازگی یاد گرفته است.
2)مشکل شدن انجام کارهای روزمره: انجام کارهای معمولی برای این افراد بسیار مشکل می شود. به عنوان مثال یک فرد مبتلا ممکن است فراموش کندکه چگونه غذایی راکه همیشه درست می کرده است اکنون درست کند.
3)مشکلات گفتار و زبان: بیماران مبتلا به آلزایمر اغلب کلمات ساده را فراموش کرده و به جای آنها کلمات نامأنوسی بکار می برند. برای مثال فرد بیمار ممکن است به جای کلمه “مسواک” بگوید"آن چیزی که برای دهان است".
4)عدم آگاهی از زمان و مکان: این بیماران ممکن است در خیابان های محله خودشان گم شوند و ندانند کجا هستند.
5)تصمیم گیری و قضاوت غلط : تصمیم گیری های هیچ فردی همیشه کاملاً صحیح نیست اما بیماران آلزایمر ممکن است بدون توجه به هوای بیرون لباس نامناسب بپوشد یا مثلاً چیزهایی بخرند که اصلاً نیازی به آن ندارند.
6)مشکلاتی در تفکر انتزاعی : فرد مبتلا به آلزایمر ممکن است حساب کردن رافراموش نماید و اصلاً به یادنیاورد که اعداد به چه کار می آیند.
7)جای نامناسب گذاشتن اشیاء : افراد دچار آلزایمر ممکن است اشیاء را در جاهای غیرمعمولی بگذارند. به عنوان مثال اتو را در یخچال بگذارند.
8)تغییر در رفتار و خلق: هر کسی ممکن است گاهی غمگین و گاهی شاد باشد اما بیمار مبتلا به آلزایمر تغییرات خلقی سریعی را بدون هیچ دلیلی از خود نشان می دهد (مثلاً از حالت آرام به حالت گریه یا عصبانیت می افتد)
9)تغییر در شخصیت: شخصیت افراد معمولاً با افزایش سن تغییر می کند اما در فرد مبتلا به این بیماری، تغییرات خیلی شدید می شوند و شخص ممکن است دچار سوء ظن شوند یا اینکه ترسو شده و یا خیلی به اعضاء خانواده متکی شود.
10)از دست دادن قدرت ابتکار: طبیعی است که هر کس گاهی اوقات از کارهای خانه یا کارهای بیرون خسته می شود اما این بیماران بیشتر از حد معمول ممکن است بخوابند یا اصلاً نخواهند که هیچ فعالیتی را انجام دهند.
نحوه تشخیص آلزایمر
تشخیص قطعی و صد درصد بیماری آلزایمرفقط هنگامی داده می شود که بیمار فوت نموده و بافت مغز او زیر میکروسکوپ مشاهده شود. در هنگام زنده بودن بیمار، پزشکان می توانند با استفاده از معاینات بدنی، مشاهده علائم ذهنی و رفتاری بیمار، آزمایشهای عصبی روانی و تکنیک های تصویربرداری شامل ام آر آی و سی تی اسکن تا حدود 90 درصد بطور صحیح آلزایمر را تشخیص بدهند.
نکات آخر: سن بالا،سابقه خانوادگی(دربستگان درجه اول)،جنس مؤنث بودن(به علت کاهش هورمون استروژن)،سندرم داون ونداشتن ورزش مهمترین عوامل خطرسازبرای آلزایمرهستند. امادرمورددخانیات دونتیجه و دو دیدگاه کاملاًمتفاوت وجود دارد: الف)دریک مطالعه روی هفت هزارنفرازافرادبالای 55سال دیدند که احتمال بروزآلزایمردرسیگاریها 2برابراست. ب)درمطالعه دیگردرسال 1994گروهی ازپژوهشگران عنوان کردند که شایدنیکوتین باعث تحریک سلولهای عصبی مغزوکاهش احتمال بروزآلزایمرشود. علل فراموشی
1 ) محو شدن :اگر مطلبی عادی را مرور نکنیم پس از 24 ساعت تقریباَ %80 آن محو می شود وکم کم فراموش می گردد .
2 ) مهم نبودن :چون ذهن دائماَ مطالب را اهم و مهم می کند چیزهایی را که به نظرش خیلی مهم نباشد کم کم فراموش می کند و آن هایی را که مهمترند درخود نگه می دارد .
3 ) تداخل:اگر مطالبی که به خاطر می سپاریم شبیه هم باشند اثر هم دیگر را خنثی می کنند که چند حالت پیش می آید :
الف) مطلب قبلی در ذهن می ماند و اجازهی ورود مطلب جدید رانمی دهد ( منع قبلی پیش می آید . )
ب ) مطلب بعدی ، جا ی مطلب قبلی را می گیرد و آن را از ذهن بیرون می اندازد ( منع بعدی پیش می آید . )
پ ) هر دو مطلب اثر هم را کم رنگ می کنند و کم کم محو می شوند یادر یادآوری ، دقیق به خاطر نمی آیند .
مثلاَ 2 عدد 9872457 و 9784257 ممکن است درذهن ، تداخل کنند و اثر هم را خنثی نمایند .
4 ) استرس:اول امتحان ، کمی استرس داریم و ممکن است چند تا سوال یادمان نیاید اما وقتی سوالات بعدی وساده تر را جواب می دهیم ، اعتمادبه نفس و روحیه مان تقویت می شود ، برمی گردیم می بینیم سوالات اول هم دارد یادمان می آید و چه بسا چیزهایی را به یاد می آوریم که فکرش را هم نمی کردیم .
5 ) شک و تردید:گاهی هنگام یادآوری ، شک می کنیم نکند قسمت بعدی را فراموش کنیم که معمولاَ ازهرچه بترسیم سرمان می آید پس باید به خود تلقین منفی نکنیم و اعتماد داشته باشیم .
6 ) تغییر نشانه ها:گاهی نشانه ها تغییر می کنند و باعث می شوند ما نتوانیم به خوبی یادآوری کنیم . مثلاَ یک گل رادرکتاب ، از زاویه ای خاص دیده ایم ولی در طبیعت اززاویه ای دیگر نمی شناسیم یا گاهی کلمات زبان انگلیسی را در صفحه ای خاص ازکتاب به خوبی یاد گرفته ایم اما آن رادر جای دیگرنمی شناسیم چون صفحه و شرایط قبلی تغییر کرده است .
7) گذشت زمان:به کارنبردن آموخته ها می تواند به عنوان عامل مهمی در فراموشی مورد توجه قرار گیرد . گرچه عدم استفاده از آموخته ها و یادگیریهای قبلی ممکن است باعث فراموشی کامل نشود ، اما ازمیزان یاد آوری آن بطور جدی می کاهد. تکرار یک موضوع و یا به کار بستن آن از قوانین مهم دیگری است.
8) اظطراب انسان:انسان زمانی که دچار اضطراب و هیجان زدگی شدید باشد ممکن است در یادآوری مطالب و موضوعات ذهنی دچار مشکل شود.هیجان ،ترس و اضطراب نه تنها بر حافظه انسان تاثیر سوء می گذارد و موجب می شود که بعضا انسان مطالبی را که می خواهد بازگو کند یا بنویسد فراموش کند، بلکه موجبات اختلال جدی در قدرت استدلال ، توجه و ادراک صحیح را نیز فراهم می آورد
9)تداخل یادگیری بعدی بایادگیری های قبلی: هرگاه اطلاعات جدیدی واردمغز می شوند،اطلاعات قدیمی را به بیرون می رانند به عنوان مثال حفظ کردن دروس ومطالب جدید باعث می شود که درس های قبلی فراموش شوند.
10)تداخل آموخته های قبلی درآموخته های بعدی :که علت بسیاری ازفراموشی هم است .به عنوان مثال ممکن است در حال حفظ کردن اشعارمولوی باشیم ولی چون ازقبل اشعارحافظ راحفظ کرده ایم باهم تداخل کرده وحفظ کردن رابرای ما مشکل می کنند. البته گاهی هم مطالب قبلی باعث می شودمطالب جدید رابهتریادبگیریم.
11)واپس زدگی(سرکوبی):برطبق نظرفروید ،خاطره های ناخوشایند وناپسند به طورعمدی به دست فراموشی سپرده می شوند این خاطرات به این جهت که فردنمی تواندباآنهازندگی کند باآگاهی به فراموشی سپرده میشوند.
آیا هیجانات میتوانند باعث فراموشی شوند؟
پژوهشهای متعددی دراین زمینه توسط پژوهشگران مختلف صورت گرفته است والبته تنایج آنهاحاکی ازتأثیرهیجانات روی فراموشی بوده است .به طورکلی آنچه مسلم است هیجانات روی عملکرد حافظه تأثیرمی گذارندواین تأثیرگاه ممکن است به صورت عدم دسترسی به مطالب موجود درحافظه باشد که اصطلاحاً به آن فراموشی گفته می شود.
آیا هیجانات مختلف تاثیرات مختلفی روی فراموشی دارند؟
درواقع جواب این سؤال مثبت است.هیجانات مختلفی که ماتجربه می کنیم تأثیرات متفاوتی روی عملکردحافظه دارند اگربخواهیم هیجانات رابه دو دسته کلی تقسیم کنیم؛شامل هیجانات مثبت ومنفی خواهندبودکه به شیوه های متفاوتی حافظه راتحت تأثیر قرارمی دهند.معمولاًهیجانات منفی ارتباط نزدیکتری بافراموشی دارند به عنوان مثال مسأله اضطراب امتحان رادرنظربگیرید.همه باتأثیرمنفی آن روی عملکردفرددرامتحان آشناهستند،اماببینیم چگونه باعث پایین آمدن عملکرد فردمی شود؟ اضطراب درواقع یک هیجان منفی است که دلایل مختلفی آن را راه اندازی کرده است اضطراب اغلب باافکارنامربوطی همراه می شودمثل: من دراین امتحان مردودخواهم شد؛یاهمه خواهندفهمید که من چه آدم تنبلی هستم.این افکاروافکار مشابه دیگردرهربارکه فردمضطرب نظری به سؤالات می کندومی خواهدپاسخ رابازیابی کند،برانگیخته می شوندکه در کار بازیابی اطلاعات وپاسخ مناسب ازحافظه،تداخل ایجادمی کنند.به این ترتیب کاردسترسی به پاسخ موردنظر درحافظه بااختلال مواجه می شود وبه این صورت ما می بینیم که درشرایط اضطراب زا بیشتربامشکل حافظه مواجه می شویم.
نظرفرویددرموردتأثیرعوامل هیجانی برفراموشی:فروید معتقداست بسیاری ازتجارب وخاطرات واطلاعات ماازگذشته واردبخشی ازذهن می شودکه اصطلاحاًناهشیارخوانده می شود.فرویداین نظررابیان می دارد که برخی هیجانات دوران کودکی چنان آسیب زاهستند که حتی وقتی پس از گذشت سالها به هشیاری واردمی شوند،فردرابه شدت دچاراضطراب می کنند. این شدت ازاضطراب برای هشیاری فردغیرقابل تحمل وبسیارتهدیدکننده است. به این ترتیب ذهن انسان تلاش می کندتا این تجارب اضطراب آوررادرناهشیاری نگه داردوبه این صورت است که فراموشی خاطرات واطلاعات ناراحت کننده اتفّاق می افتد.
شواهدی ازتأثیرعوامل هیجانی برفراموشی:هرچنددرجاتی ازانواع هیجانها درافرادعادی کاملاًطبیعی وحتی لازم است اما دربرخی افرادافزایش درجات انواعی ازهیجانهارامشاهده می کنیم.این هیجانات که اغلب ازنوع منفی هستند ،برای فردمبتلابه این حالت ناراحت کننده هستندوجوانب مختلفی اززندگی آنهاراتحت تأثیرقرارمی دهد که حافظه ووعملکردآن نیزازاین دسته است. افرادی که مبتلابه افسردگی واضطراب هستند دچارفراموشی می شوند که کاهش عملکرد حافظه دراین افراد درمقایسه با سایرین ،تأثیرهیجانات راروی فراموشی آنهانشان می دهدبه طوری که بعدازطی دوره درمان باشروع علائم بهبودی ،بهبودی حافظه نیز معمولاًمشهوداست.
درمان فراموشی :
فراموشی بیشترازاینکه به عنوان یک بیماری محسوب شود،به منزله نوعی نشانه ازدست دادن حافظه محسوب می شودومدیریت دردرمان آن،می توانددلایل اولیه آن را ازمیان بردارد. البته نمی توان گفت که درمان قطعی برای این بیماری وجود دارد که بتواندتوانایی حافظه را مجدداً به همان روزاول بازگرداند؛ اما معالجات روانی می تواند برای فراموشی هایی که بدلیل آسیب های عاطفی روی می دهد،مفیدباشد. برای فراموشی هایی که به صورت روزمره اتّفاق می افتدویابرای جلوگیری ازوقوع فراموشی درمطالب درسی معمولاًروش های بهسازی حافظه مفیدخواهدبود.دراین روشها مواردی آموزش داده می شودکه فرد با استفاده ازآنها می تواندمراحل رمزگردانی،اندوزش وبازیابی اطلاعات رابادقّت وسهولت بیشترانجام دهد.زمانی که فراموشی به عنوان نشانه یک اختلال روانی مثل اضطراب و افسردگی است ،معمولاًبادرمان این نوع اختلالات مشکل فراموشی نیز حل خواهد شد وبرای اختلال فراموشی ناشی ازضایعات مغزی ، فراموشی روانزاد وآلزایمرروشهای اختصاصی تربه صورت درمان پزشکی وروان درمانی استفاده میشود. درمورد آلزایمر درحال حاضر دارویی برای معالجه قطعی بیماری وجودندارد؛داروهایی که امروزه در درمان آزایمراستفاده می شوند نمی توانند باعث ثوقف یابرگشت روندبیماری شونداماممکن است سیر بیماری را کند کنند وعلایم ومشکلات راکاهش دهند.
درمورد فراموشی هایی که جنبه عضوی دارند پیشگیری نقش مهمی دارد برای نمونه پرهیز ازالکل،ورفتارهای پرخطری که منجربه حوادث می شود.کنترل فشارخون ودیابت ،ورزش ویک زندگی سالم وپرانگیزه به پیشگیری ازفراموشی کمک شایانی می کند.
یکی ازمداواهای عمده فراموشی استفاده ازگیاهان دارویی مانند رزماری وگل مریم است. دم کرده ای که ازاین برگها نیزدرست شده باشدبه عنوان یک نوشیدنی معطرومطبوع شناخته شده ودرمان مناسبی برای ضعف حافظه به شمارمی رود. بادام وگردو نیز برای تقویت حافظه مؤثرهستند.سیب نیزنقش مثبتی برای تقویت حافظه ایفا می کند فلفل سیاه،عسل،شیرگاو،استراحت وخواب کافی نیزمی توانند برای تقویت حافظه مؤثرومفید باشند.
راهکارهای افزایش هوش و غلبه بر فراموشی
مغز از دو نوع سلول تشکیل یافته است. نوع اول نورونها(NEURON) یا سلول های عصبی هستند که در زمان جنینی تشکیل شده و پس از تولد بر مقدار آنها افزوده نمیشود. اما فعالیتهای ذهنی میتواند آنها را پربارتر و حجیمتر کند. نوع دوم سلولهای پشتیبان یا نوروگلیا (NEUROGLIA) هستند. نوروگلیا بافت پیوندی است که بافت عصبی را حمایت می کند و کار تغذیه و بازسازی اندامکهای نورونها را به عهده دارند و بر خلاف نورونها میتوانند تا لحظه مرگ تکثیر پیدا کنند. با حجیمتر شدن نورونها، تعداد سلولهای پشتیبان زیاد شده و با افزایش آنها، نورونها قابلیت بیشتری پیدا میکنند. مثلاً مغز انیشتین علاوه بر چین و شکنجهای عمیقی که دارد حاوی سلولهای حمایتگر بسیار زیادی نیز هست. مثال دیگر مغز رانندههای کامیون یا تاکسی است؛ آن قسمت از مغز که مربوط به نقشهیابی فضایی است، در این افراد رشد بیشتری داشته و دارای سلولهای حمایتگر بیشتری است. تحقیقات اخیر نشان میدهد افرادی که مهارتهای شغلی بالایی دارند، مثل مهندسین، معلمین و پزشکان دارای سیناپسهای مغزی بیشتری هستند. سیناپس (SYNAPSE) به محل اتصال و تماس دو نورون یا نورون با ماهیچه گفته میشود.هرچه فعالیت یک عضو ظریفتر باشد، سیناپسهای عصبی درآن عضو بیشتر خواهد بود. با استفاده از چند راه ساده ی زیر میتوانید توانایی سلولهای مغزی را تا سالهای زیادی حفظ کنید.
1- ورزش کنید
دانشمندان یک موسسه تحقیقات بیولوژیکی دریافتند که در مغز موشهای بالغی که تحت برنامه ورزشی قرار گرفتهاند، تولید سلولهای مرکز حافظه (هیپوکامپ) افزایش داشته است. پس نتیجه میگیریم ورزشکاران (حتی غیرحرفهایها) خیلی باهوشتر از افرادی هستند که یک گوشه نشسته و در CHAT ROOMها وقت میگذرانند. از طرف دیگر ثابت شده است که انجام حرکات ورزشی دلخواه، چند برابر بیشتر از انجام یک سری حرکات ورزشی غیرمتنوع تأثیر خواهد داشت.
پس سعی کنید از ورزش لذت ببرید، نه این که به صورت اجباری و اکراه آن را انجام دهید و اگر به یک رشته ورزشی علاقه دارید، دنبال آن را بگیرید. جهت تقویت پشت کار برای ادامه ورزش، داشتن یک دوست همپا بسیار مفید میباشد.
2- ذهن خود را ورزش دهید
با استفاده از سلولهای خاکستری مغز و وادار کردن آنها به فعالیت در زمینههای مختلف، مغز را ورزش دهید. با راههای بسیار ساده میتوانید به رشد و ترمیم سلولهای عصبی و افزایش شاخه های سلول های عصبی (دندریت) کمک کنید. فکر کردن به چیزهای زیبا و مثبت یک راه است. استفاده از کلمات جدید و تجربه مزهها و بوهای جدید، تغییر مسیر هر روزه و رفتن از یک راه جدید، همه باعث میشود که اعمال شما در کورتکس مغز تجزیه و تحلیل شود. کورتکس عالیترین لایه مغز است که کارهایی را که نیاز به درک و تیزذهنی دارد انجام میدهد. اعمالی که برای ما بهصورت عادت در میآیند، از سطح کورتکس پایین آمده ودر بصلالنخاع انجام میشوند. پس با تغییر عادت میتوانیم کورتکس خود را از بیفعالیتی خارج کرده و از آن کار بکشیم.پس، ازعادتهای فیزیکی و روشهای روزمره ی خود فاصله بگیرید وبه دنیای ناشناختهها و تجربیات جدید سلام کنید.
3- از غذاهای دریایی تناول کنید
روغن اُمگا-3 که در گردو، دانهکتان و غذاهای دریایی به وفور وجود دارد، تقویت کننده قلب و مغز شناخته شده است. اُمگا-3 دارای خواص و اثرات مفید فراوانی در بدن انسان است. یکی از این فواید عبارت است از تسهیل جریان خون به مغز. تجربه نیز ثابت کرده است کسانی که موجودات دریایی قسمت عمده غذای آنها را تشکیل میدهد، کمتر در معرض سکته، فشارعصبی، کمبود تمرکز و حافظه هستند. به تازگی مکملهای غذایی زیادی مخصوص کودکان وارد بازار شده است که در ترکیبات آنها اُمگا-3 قرار دارد. برای دریافت اُمگا-3 ، مصرف سه وعده غذای دریایی مانند ماهی سالمون، ساردین، تن و ... در هفته توصیه میشود. به یاد داشته باشید که ماهیهای چرب آبهای سرد حاوی اُمگا-3 بیشتری میباشند. تخممرغ حاوی اُمگا-3 نیز میتواند تا حدودی تأمینکننده این ماده مهم برای بدن باشد. به تازگی در کشور انگلستان شیرهای حاوی اُمگا-3 نیزبا نام « SUPER MILK » به بازار عرضه شده که مانند تخمهای حاوی اُمگا-3 ، برای کسانی که نمیتوانند از ماهی استفاده کنند، ارزشمند می باشد. مصرف غلات و حبوبات پخته را نیز فراموش نکنید.
4- مصرف چربی را به حداقل ممکن برسانید
چربیها قادرند حواس ذهنی شما را کاهش دهند. پژوهشی در دانشگاه تورنتو نشان داد، مهارتهای ذهنی مانند حافظه، هوشیاری، تشخیص، فاصله و یادگیری قوانین، در موشهایی که رژیم غذایی با چربی 40 درصد داشته اند، فروکش کرده است. این علایم با مصرف چربیهای اشباع شده تشدید یافت. علت این امر عبارت است از:
1- مقدار چربی خون را بالا برده و جریان خون را کندتر میکند. بنابراین اکسیژن رسانی به اعضاء، خصوصاً مغز کاهش پیدا میکند.
2- افزایش چربی میتواند باعث کند شدن متابولیسم گلوکز که منبع عمده انرژی سلول و تنها منبع انرژی سلولهای مغزی است، شود. چربیهای اشباع در گوشت و مواد لبنی یافت میشوند.
بنابراین بهتر است گوشت بدون چربی و مواد لبنی کم چرب استفاده کنید. از ماهی، حبوبات مانند لوبیا و عدس و بنشن و ... زیاد مصرف کنید. سعی کنید نیاز روزانه بدن به چربی را با خوردن روغن های گیاهی مانند: روغن زیتون، کانولا(گلزا)،آفتابگردان،سویا و دانههای روغنی مانند گردو و فندق تأمین کنید و تا حد امکان از مصرف روغنهای جامد و مواد غذایی سرخ شده به خصوص چیپس، پرهیزکنید
5- از مصرف میوه و سبزی غافل نشوید
سبزیجات برگ سبز تأمینکننده ویتامینEمیباشند. افزایش مصرف این ویتامین از طریق غذا میتواند تأخیر در تحریک سلولهای عصبی را در افراد آلزایمری (فراموشی دوران پیری) بهبود دهد. همچنین مصرف میوهها و سبزیجات تازه، فلفل و مرکبات که غنی از ویتامین C هستند میتواند از آسیب رشته های عصبی جلوگیری کند. همچنین کمبود ویتامین B1(موز منبع غنی این ویتامین) در بیماران دچار آلزایمر دیده شده است. بنابراین با مصرف سبزیجات و میوههای تازه، ویتامینها و املاح مورد نیاز بدن خود را تأمین کنید.
6- از مواد الکلی پرهیز کنید
فردی که مرتباً از مشروبات الکلی استفاده میکند، حافظه، عکسالعمل و توانایی ذهنی کندی دارد. توانایی بدنی و ذهنی در این معتادان الکلی کم کم رو به انحطاط میرود مثلاً ضربه زدن، نشانهگیری هدف و... .
مطالعات انجام شده روی موشها نشان داده است الکل و نوشیدنیهای الکلی از تولید سلولهای جدید مغزی در هیپوکامپ جلوگیری میکند. یعنی الکل نه تنها موجب کاهش توانایی سلولهای مغزی میشود، بلکه از ترمیم و رشد مجدد آنها نیز جلوگیری می کند. 7)مهربانی با خویشتن : انجام کارهای مورد علاقه مانند خریدن یک شاخه گل , کتاب رمان, ملاقات دوستان قدیمی و ...باعث افزایش ترشح هورمون ” دوپامین ” می شود که احساس خوبی را در فرد به وجود می آورد واین افزایش تاثیر مثبتی بر سلسله اعصاب وآن بخش ازمغز که مسئول حافظه است میگذارد.
8)خواب به موقع : یک استراحت خوب مغز می تواند اطلاعات بیشتر و بهتری را به حافظه شما باز گرداند تا مغزی که تمام روز را بدون استراحت گذرانده باشد.
9)خوردن قند و شکر مصنوعی را کاهش دهید : این امر ممکن است در کاهش وزن به شما کمک کند اما نوشیدن بیش از یک یا دو نوشیدنی رژیمی در طول روز حافظه دراز مدت شما را تخریب می کند . خوشبختانه تاثیرات منفی این مسئله دائمی نیست و شما به راحتی می توانید با قطع مصرف شیرینی های مصنوعی مجددا حافظه خود را اصلاح کنید بیشتر به خودتان برسید : تحقیقات نشان می دهد افرادی که رژیم های غذایی بسیار کم کالری در برنامه روزانه خود دارند نه تنها پروسه اطلاع رسانی را بسیار کند انجام می دهد بلکه از دیگر افراد هم سن و سال خود که این رژیم را ندارند نیز کمتر قادر به استفاده از حافظه خود می باشند. لذا به فکر خود باشید و رژیم های غیر موجه را فراموش کنید .
درآخربایدگفت که بیماری فراموشی دست کم گرفته شده است.پیش بینی شده است تاسال 2050بیش از115میلیون نفردرسراسرجهان به فراموشی مبتلا خواهندشدهم چنین مشکلات نگهداری افرادی که به بیماری فراموشی دچار هستند تنهایک مسئله اجتماعی نیست وبه واسطه فشارهای رو به افزایشی که برروی جمعیّت شاغل ودستگاههای بهداشتی کشورها میگذارد،تبعات اقتصادی مهمی نیزدارد.
نوشتم نامه ای با برگ گندم فراموشم مکن با حرف مردم
معمولا کلمه فشار روانی و تنش معنی خوش آیندی به ذهن متبادر نمی کند، زیرا آن را با اضطراب و فشارهای شدید روانی هم معنی می دانیم و اغلب هم همین طور است. اما حقیقت این است که میزان حد اقلی از تنش و فشارهای خفیف روانی برای پیشرف در زندگی لازم است؛ و هر گز نمی توانیم آن را از بین ببریم ولی می توانیم از شدت آ ن کم کنیم، و باید بدانیم که زندگی هیچ فردی خالی از فشارهای روانی نیست. مردم در رویارویی با فشارهای روانی، واکنش های متفاوتی از خود نشان می دهند و با توحه به ارزیابی و برداشتی که از یک وضعیت دارند در برابر عوارض و آثار استرس، واکنش نشان می دهند. بخشی از این وا کنش ها جسمی است، و بدن ما هنگام فشار روانی، دست خوش تغییراتی می شود، به طوری که ضربان قلب و فشار خون افزایش می یابد، عضلات سفت و منقبض می شود، بیشتر عرق می کنیم، آدرنالین بیشتری در بدن ترشح می شود و سیستم اعصاب سمپاتیک بدن فعال می گردد. همچنین التهاب سیستم اعصاب افزایش می یابد و سیستم ایمنی بدن ضعیف می شود. پس از این تغییرا ت جسمی، وارد مرحله ای می شویم که مقاومت و ایستادگی در برابر فشار روانی نام دارد. اگر عامل فشار زا ادامه یابد، ممکن است در این مرحله به برخی بیماری های جسمی نظیر فشار خون بالا، زخم معده، بی خوابی، آسم و تنگی نفس مبتلا شوبم که ریشه «روانی و عصبی» دارند. اگر تلاش ما برای مقابله و از بین بردن یا کاهش فشار روانی به جایی نرسد و فشار روانی باز هم ادامه یابد، وارد مرحله جدیدی می شویم که درماندگی و خستگی یا «تسلیم » نام دارد. یک عکس العمل روانی دیگر در برابر فشارهای روانی، به خصوص اگر تلاش ما برای حل آن ثمر بخش نباشد، نا امیدی و غم است که اگر شدت یابد، به افسردگی می انجامد. اگر افسردگی هم مانند اضطراب، شدید باشد، در عملکرد روزانه ما اختلال زیادی ایجاد می کند. از علایم مشخص افسردگی می توان به گوشه گیری و احساس غم، نا امیدی، احساس بی ارزشی و پوچی، گریه کردن، بی حالی و کسل بودن، ناتوانی در ایجاد تمرکز و مطالعه، بی تفاوتی، لذت نبردن از زندگی و بدخوابی اشاره کرد.
افرادی که در مواجه شدن با فشارهای روانی می توانند خونسردی خود را حفظ کنند، سطح کلسترول خوب (HDL) خون آنها افزایش می یابد. در حالی که اگر در مقابله با استرس و فشارهای روانی کم حوصله و آسیب پذیر باشند، با ایجاد شرایط مناسب برای افزایش (LDL ) یا همان کلسترول بد، به سیستم قلبی عروقی بدن خود آسیب می رسانند.شرح مختصراحوال وزندگانی شاعرانه استاد شهریار
سیدمحمدحسین بهجت تبریزی فرزندحاج میرآقاخشکنابی ،مقارن انقلاب مشروطیت وبین سالهای 1285ـ1283شمسی درروستای خشکناب نزدیک بخش قره چمن متولدگردید.پدرش که در آغازطلبه بودبعدمجتهدوسپس ازوکلای برجسته واول وکیل آذربایجان مردی بودفاضل،خوشنویس،کریم الطّبع وباایما ن ،درسال 1313شمسی مرحوم ودرقم مدفون شد.
محمدحسین،تحصیل رادرمکتب خانه قریه زادگاهش باگلستان سعدی،نصاب،قرآن وحافظ آغازکردونخستین مربّی اوابتداوالد ماجدش وبعدمرحوم امیرخیزی بود.تحصیلات ابتدایی رادرمدرسه های متحده وفیوضات ومتوسطه رادرتبریزودارالفنون تهران به پایان رساندودرسال1303شمسی واردمدرسه طب(دانشکده پزشکی)امروزشد.تاآخرین سال پزشکی راباهرمشقتی که داشت سپری کردودربیمارستان مراتب انترنی می گذراندکه به سبب پیشامدهای عاطفی وعشقی ،ازادامه تحصیل منصرف شدوکمی قبل ازاخذمدرک دکتری،پزشکی رارهاکردوبه خدمات دولتی پرداخت. به قول خودشهریار،این شکست وناکامی عشق،موهبت الهی بودکه ازعشق مجازی به عشق حقیقی ومعنوی رسید.
دراوایل جوانی وآغازشاعری «بهجت»وپس ازسال 1300که در
تهران رفت«شیوا»تخلص می کردولی به انگیزه ارادت قلبی وایمانی که ازهمان کودکی ونوجوانی به خواجه شیرازداشت، برای یافتن تخلص بهتری ،وضوگرفت ونیّت کردودوبارازدیوان حافظ تفأل زد که هردوبارکلمه «شهریار»آمدوچه تناسبی داشت،باغریبی او،ونیت تقاضای تخلص ازخواجه:
غم غریبی ومحنت چوبرنمی تابم روم به شهرخودوشهریارخودباشم
دوام عمروملک اوبخواه ازلطف حق حافظ که جرخ این سکه دولت به نام شهریاران زد
هرچندخودنیتی درویشانه کرده بودوتخلصی «خاکسارانه»می خواست ولی به احترام حافظ تخلص «شهریار»را پذیرفت.
ویژگیهای شخصی او:
شهریارشاعری مومن ومسلمان(شیعه)بود.عمق اعتقادات قلبی اوازخلال بسیاری ازاشعارش به خوبی پیداست.ازدیگرخصوصیات بارزاورقت وحساسیّت فوق العاده،فروتنی ودرویشی همیشگی،مهمان دوستی ومهمان نوازی دایمی،اخلاص وصمیمیت ویژه بادوستان واقعی،علاقه مفرط به تمامی هنرهابه خصوص شعر،موسیقی وخوشنویسی بود.
اوخط نسخ ونستعلیق به ویژه خط تحریرراخوب می نوشت.
درجوانی سه تارمی زدوآن طورنیکومی نواخت که اشک استاد ابوالحسن صباراجاری می کردوبرای سازخودمی سرود:
نالدبه حال زارمن امشب سه تارمن این مایه تسلی شبهای تارمن
پس ازمدتی سه تاررابرای همیشه کنارگذاشت.
خاطرات کودکی ونوجوانی شهریار:
بیشتردرمنظومه های حیدربابا(شاهکارکم نظیرترکی)هدیان دل،مومیایی وافسانه شب مندرج است وباخواندن آنها میتوان دورنمای کودکی و نوجوانی اوراکم وبیش مجسم کرد.تلخ ترین خاطره زندگی اومرگ مادر است که درتاریخ31تیرماه 1333اتفاق افتادوشاهکار خوب وماندنی «ای وای مادرم»یادگارآن دوران است.مادرش نیزهمچون پدردرقم مدفون شد.
ازسال1310 تا1314دراداره ثبت اسنادنیشابورومشهدخدمت کرد.درنیشابوربه خدمت نقاش بزرگ کمال الملک رسیدوآن مثنوی معروف وزیبارابرای استادسرود .درمشهدنیزهمدم ومعاشراستادفرّخ خراسانی ،گلشن آزادی ،نویدودیگر شاعران گرانمایه آن خطه پربرکت بود .
درسال 1315شمسی به تهران منتقل شد،مدتی درشهرداری وپیشه وهنر،سپس دربانک کشاورزی به کارپرداخت. چندسالی درعوالم درویشی سیرکردسرانجام به زادگاه اصلی خودتبریزبازگشت وتازمان بازنشستگی دربانک کشاورزی تبریزخدمت می کرد.
عاقبت پس ازهشتادوسه سال زندگی شاعرانه پرباروباافتخار،روح این شاعربزرگ در 27شهریورماه 1367به ملکوت اعلاپیوست وجسمش درمقبرة الشعرای تبریزکه مدفن بسیاری ازشعرا
وهنرمندان آن دیارارجمند است به خاک سپرده شد.
به مناسبت اولین سالگرددرگذشت او،وزارت پست تلگراف،باابتکاری هنری درسری تمبرهای یادگاری خودباعنوان
بزرگداشت استادمحمدحسین شهریارشاعرشهیرایرانی ،تصویراوو
مقبرةالشعرای تبریزرابه همراه شعرمعروف :
«علی ای همای رحمت توچه آیتی خدارا»به خط شکسته نستعلیق
انتشارداد.همچنین کتاب یادنامه شهریاربه خط خوشنویسان اصفهان
ومجموعه مفصل دیگری به نام سوکنامه ویادواره فارسی وترکی شهریار
ازسوی کتاب فروشی ارک تبریز منتشرگردید.
سبک آثاروگرایش های شعری او:
شهریاربه شاعری غزلسراشهرت یافته ـواین خودحقیقتی است انکارناپذیرولی اومرکب اندیشه شاعرانه خودرادرمیدانهای مختلف شعری به جولان درآورده وتاسرزمین هاوافق های دوردست وناشناخته
احساس وتخیل تاخته وشاهکارهای جاودانه ای باتصاویری زیباوتأثیری گیراوژرف پدیدآورده است که هرکدام درتاریخ ادبیات این مرزوبوم ثبت شده وماندنی است .این شاعرپرشوردرانواع شعراستادوبسیارتواناست.
ازقصیده وقطعه ومثنوی ورباعی گرفته تامنظومه هاوحتی قالبهای تازه ونووبه اصطلاح،نیمایی آثاری دلپذیر،لطیف واستواربه وجودآورده است که همواره برتارک ادب معاصر می درخشد.
درغزل پرازسوزوشیفتگی گرمی وحال مخصوص ولبریزازوجدوشوراست .عشق وشیدایی دوران جوانی،شوروحال عاشقانه،رقت احساسات،سخنان آتشین،مضامین بکرولطیف وسوختگی ویژه ای که ذاتی اوست بیشتردرغزل هایش متجلی است.
غزل شهریارمشهورخاص وعام است وبرخی ازابیاتش به صورت امثال سایره درآمده وبرزبانه جاری،بردلهانقش،وهمواره زبان دل وبیان حال عشاق دل سوخته بوده وهست.
سبک شعری شهریاردراشعارکلاسیک،عراقی یاطرزسعدی وحافظ،وبه ویژه حافظ است.گهگاه برخی ازابیات غزلهایش ازلطافت،باریک اندیشی،تشبیه،
استعاره وارسال مثل های سبک هندی(اصفهانی)چاشنی می گیرد.این ها همه صورت ظاهری کاراوست ودرباطن ،سبک شهریارمخصوص به خود
اوست وسخنش سخن دل است وازعمق جان وروح بسیارحساس وپرشور
اومایه میگیرد.
بیشترمضامین وتابلوهای توصیفی وقطعات تازه ابتکارخودشاعراست نه تکراری وکلیشه ای چراکه او«عاریت کس نپذیرفته»است«آنچه دلش گفت
بگوگفته»است.درپاره ای ازاشعارش کلمات واصطلاحات مردم کوچه وبازار
راآگاهانه درشعرمی آوردومنظوراصلی اوازاین هنرنمایی ،پیوندعمیق تربا
مردم ونیز بردن شعربه میان توده های عظیم افرادعادی دربعدوسیع تر
است ودراین راه هرچندبرخی برای اوخرده می گیرند،موفق است.
استاددانشمنددکترمنوچهرمرتضوی درمقدمه «حیدربابایه سلام»باجملاتی زیباومجمل،چکیده افکار،سبک وشگردکارشهریاررابه خوبی نشان داده است وهنربزرگ اوراةبه حق درچهارزمینه می داند:
1)غزلهای ازدل برآمده ولاجرم بردل نشسته او
2)ابداع تابلوهای رنگین وتوصیفی مثل تخت جمشید،مولانادرخانقاه شمس
3)خلق وابداع آثارعاطفی پراحساس مانند:ای وای مادرم،کودک وخزان
۴)انتخاب واستخدام لغات وتعبیرات عامیانه وپیاده کردن آنهادرشعر،که این مهم درغزلها،قصایدوهم شاهکارکم نظیر«حیدربابا»کاملامشهوداست.
درباره «حیدربابا»بسیارسخن گفته اند.لطف این منظومه راترک زبانهابهتراز
هرکس دیگرباتمام وجوددرک واحساس می کنند.این شعرمعروف بارها
چاپ شده وبه چندزبان خارجی نیزترجمه گردیده است.شایدبتوان به طور
خلاصه گفت که:حیدربابانام کوهی است درنزدیکی زادگاه شاعر،واین شعردرددلی است شاعرانه باهمین کوه،درقسمت اول شعر،بیشترخاطرات کودکی شاعرتصویرشده است،درقسمت دوم فرزندنامدارکوه شهریار ازغربتی چندساله برمی گرددولی هیچ اثری ازکودکی خودنمی بیند.
نخستین دفترشعراودرسالهای 1308ـ1310شمسی بامقدمه استادبهار،سعیدنفیسی،پژمان بختیاری ازسوی کتابخانه خیّام وآخرین مجموعه شعرش پس ازدرگذشت اودرتابستان 1369به عنوان جلدسوم دیوان شهریارانتشاریافت.
نظربرخی ازشعرا،فضلاوتذکره نویسان درباره شهریار:
ملک الشعرای بهار:شهریارنه تنهاافتخارایران،بلکه افتخارشرق است.
سیدمحمدعلی جمال زاده:برطبع این شاعرکه مایه افتخارزبان فارسی است آفرین باد.
وحیددستگردی:شهریارافتخارادب ایران است.
دکترغلامحسین یوسفی:شهریاربه تجددونوآوری گرایشی محسوس دارد.
ذوق نوجوانی ونواندیشی دربسیاری ازشعرهای اومنعکس است.تازگی مضمون،صورخیال وتعبیرحتّی قالب شعر،دیوان اوراازبسیاری شاعران نسل وی متمایزکرده است.
محمداسحاق استادزبان وتاریخ ادبیات دانشگاه کلکته:
این شاعربااین که سی سال بیش ندارد،اشعارش درکمال پختگی است و
می توان گفت فکررسا،ظرافت الفاظ،لطافت معانی ونفوذی که یک شعر
خوب بایدداشته باشددراشعاراوهست.
سیدعبدالحمیدخلخالی:
شهریارسخن،دکترمحمدحسین شهریاریکی ازمشهورترین شعرای معاصر
است که همه اهل ذوق وادب آثاروی رابه جان مشتاقند.بسیاری ازاشعاراو
درشمارشاهکارهای شعرمعاصراست که ازلحاظ روانی ورسایی،بی- نظیرومورداعجاب سخن شناسان است.
دکترغلامحسین بیگدلی:
بیخودنیست که شهریارراحافظ معاصر،استادغزل وشهریارشعرایران گویند
اویگانه شاعری است که درزمان حیات خودمشهورعالم گردیده است.
استادشهریارهرگزاشتهارخودرادراستخفاف دیگران نمی جست.به شعرای گمنام نیزارج می گذاشت.به حافظ ودیوان «حیدربابا»ی خودعلاقه وافری داشت وهروقت ابیاتی ازآن خوانده می شداستادمی گریست.
استادمی گفت اول بایددرشعرعروضی مسلط بودبعدرفت سراغ شعرنووالّا
آدم شکست می خورد.
چندبیت مفتون امینی درموردشهریار:
ای میان بزم دلها،شمع سوزان شهریار
آخرین سلطان مُلک می فروشان شهریار
طعمه موج حوادث،خسته سنگ بلا
شمع شبهای خزان ومرغ طوفان شهریار
درمحیط سرد امروزکه دلهایخ زده است
نورخورشیداست درفصل زمستان شهریار
کوه رادوست می داردکه خودمانندکوه
پای دردامن بودسردرگریبان شهریار
یک زمان چون لاله ای درباغ سبزخشکناب
حالیاچشم وچراغ جمله ایران شهریار
امابدنیست این شعرترکی رانیزازشهریاربه یادداشته باشیم:
حیدربابا،دنیایالان دنیادی(دنیادنیای بیهوده ودروغی است)
سلیماندان،نوحدان قالان دنیادی(دنیایی که سلیمان ونوح باقی مانده)
اوغول دوغان درده سالان دنیادی(پسرمی زایدودچارغم واندوه می کند)
هرکیمسیه هرنه ویریب ،آلیبدی(به هرکس هرچی داده گرفته)
افلاطون بیرقوری آدقالیبدی (ازافلاطون یک اسم خشک وخالی مانده)